| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد
بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند
همسایه اش از این شایعه به شدت صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد
بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده
و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و سراغ مرد حکیمی رفت
تا از او کمک بگیرید بلکه بتواند این کار خود را جبران کند
مرد حکیم به او گفت :
به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را
در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن
آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد
فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور
آن زن رفت ولی 5 تا پر بیشتر پیدا نکرد
مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود
ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند
آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد
ولی جبران کامل آن غیر ممکن است
پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری
رمز عبور را فراموش کردم ؟ آمار مطالب کل مطالب : 2226 کل نظرات : 13 آمار بازدید بازديد امروز : 3123 نفر بارديد ديروز : 770 نفر ورودی گوگل امروز : 312 نفر ورودی گوگل ديروز : 77 نفر بازديد هفته : 3123 نفر بازديد ماه : 8880 نفر بازديد سال : 14064 نفر بازديد کلي : 134576 نفر وضیعت آنلاین افراد آنلاین : 1 نفر |
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 770
بازدید هفته : 3123
بازدید ماه : 8880
بازدید کل : 134576
تعداد مطالب : 2226
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1